Annals of Military and Health Sciences Research
Volume:5 Issue: 3, 2007

سفالومتری درباره مختصات اندازه های بافت های نرم و سخت سر و صورت بحث می نماید و آگاهی از آن در آینده نگری نحوه رشد و نمو جمجمه اهمیت بسیاری دارد، با داشتن ابعاد جمجمه می توان وزن، حجم و شاخص مغز را محاسبه نمود. اطلاع از این اندازه ها می تواند در ارزیابی سلامت و بیماری های نوزادان و جوانان و بزرگسالان مورد استفاده قرار گیرد.

تحقیق بروش Cross-sectional انجام گرفت. تعداد 560 نفر از جوانان مذکر 22 – 18 ساله شهر تهران در سال 85 مورد بررسی قرار گرفتند. کلیه افراد مورد مطالعه سالم و فاقد بیماری های موثر بودند. وزن با حداقل لباس و با ترازوی کفه ای Sohnel ساخت آلمان با دقت 5/0 کیلوگرم، طول و عرض سر و ارتفاع گوشی با سفالومتر مدرج مارتین سالر با دقت 5/0 میلیمتر اندازه گیری شد، سپس حجم و وزن و شاخص مغز تعیین گردید.

در جوانان 22 و 18 ساله میانگین طول سر بترتیب 8/7 ± 7/188 و 7/8 ± 6/188 میلیمتر.عرض سر 5/6 ± 7/152 و 9/6 ± 156 میلیمتر، وزن بدن 5/11 ± 7/69، 5/10 ± 8/70 کیلوگرم، ارتفاع گوشی 1/7 ± 1/132، 1/8 ± 4/133 میلیمتر، حجم مغز 8/76 ± 4/1411، 11 ± 5/ 1438 میلیمتر مکعب، وزن مغز 6/82 ± 8/1460، 9/114 ± 8/1488 گرم و شاخص مغز 3/0 ± 1/2 و 3/0 ± 1/2 می باشد.

طول سر از 18 تا 22 سالگی تغییر چندانی نداشت ولی وزن، ارتفاع گوشی، حجم و وزن مغز روند افزایشی نشان داد، در حالیکه شاخص مغز در تمام سنین (غیر از 19 ساله ها) مشابه بود.

اختلالات روانی علت مهمی ازبیماری ها درمیان پرسنل نظامی می باشندودلیل شایعی برای جدایی از ارتش بوده و درمقایسه تاثیر روی عملکردافراد دچار اختلالات روانی با دیگر اختلالات پزشکی در بین نظامی ها، مشخص شد که نه تنها بوسیله تاثیر ازمان وشدت بیماری، بیماری های روانی درمرتبه بالاتری قرار دارند بلکه بوسیله تنوع مسائل رفتاری نیز افراد دچار مشکلات مختلف می شوند هدف از این مطالعه ارزیابی و بررسی شیوع اختلالات روانپزشکی(محور1)در سربازانی است که از خدمت قرار کرده اند.
در یک مطالعه توصیفی-مقطعی،102 سرباز فراری و105 سرباز مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان 506 مورد مصاحبه بالینی ومعاینه روانی قرار گرفتند وتشخیص اختلالات روانپزشکی دراین بیماران براساس معیارهای تشخیصی DSM-4-TR داده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 5/11مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
در این بررسی شیوع اختلال افسردگی اساسی در سربازان فراری 7/27% و در سربازان بیمار مراجعه کننده به بیمارستان 5/47% بود. سیکلو تایمیا97/25% در سربازان فراری و 75/13% در سربازان مراجعه کننده به بیمارستان بود و دیستایمیا، اختلال دو قطبی1، اختلال دوقطبی2، اختلال انطباقی، درمیان سربازان فراری بترتیب 97/25، 79/7، 49/6،49/6 درصد ودرسربازان بیمار مراجعه کننده به بیمارستان به ترتیب: 5/12، 15، 49/6، 5/7 درصدبود.
اختلال افسردگی و اختلال انطباقی در سربازان بیمار مراجعه کننده به در مانگاه نسبت به سربازان فراری شایعتر می باشدو سیکلو تایمیا،دیستایمیا،اختلال دوقطبی درسربازان فراری شایعتر می باشد.

اختلالات روانی علت مهمی ازبیماری ها درمیان پرسنل نظامی می باشندودلیل شایعی برای جدایی از ارتش بوده و درمقایسه تاثیر روی عملکردافراد دچار اختلالات روانی با دیگر اختلالات پزشکی در بین نظامی ها، مشخص شد که نه تنها بوسیله تاثیر ازمان وشدت بیماری، بیماری های روانی درمرتبه بالاتری قرار دارند بلکه بوسیله تنوع مسائل رفتاری نیز افراد دچار مشکلات مختلف می شوند هدف از این مطالعه ارزیابی و بررسی شیوع اختلالات روانپزشکی(محور1)در سربازانی است که از خدمت قرار کرده اند.
در یک مطالعه توصیفی-مقطعی،102 سرباز فراری و105 سرباز مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان 506 مورد مصاحبه بالینی ومعاینه روانی قرار گرفتند وتشخیص اختلالات روانپزشکی دراین بیماران براساس معیارهای تشخیصی DSM-4-TR داده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 5/11مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
در این بررسی شیوع اختلال افسردگی اساسی در سربازان فراری 7/27% و در سربازان بیمار مراجعه کننده به بیمارستان 5/47% بود. سیکلو تایمیا97/25% در سربازان فراری و 75/13% در سربازان مراجعه کننده به بیمارستان بود و دیستایمیا، اختلال دو قطبی1، اختلال دوقطبی2، اختلال انطباقی، درمیان سربازان فراری بترتیب 97/25، 79/7، 49/6،49/6 درصد ودرسربازان بیمار مراجعه کننده به بیمارستان به ترتیب: 5/12، 15، 49/6، 5/7 درصدبود.
اختلال افسردگی و اختلال انطباقی در سربازان بیمار مراجعه کننده به در مانگاه نسبت به سربازان فراری شایعتر می باشدو سیکلو تایمیا،دیستایمیا،اختلال دوقطبی درسربازان فراری شایعتر می باشد.

خم شدن مکرر در طی روز، تعدد زایمان، تجربه زایمان سخت، دوقلویی، افزایش وزن، تاریخچه قبلی کمردرد،افزایش سن و چاقی از عوامل مستعد کننده کمردرد در زنان باردار می باشند که شایعترین ناحیه درگیر ساکروایلیاک می باشد. هدف این مطالعه بررسی شیوع کمردرد در زنان باردار مراجعه کننده به درمانگاه زنان و زایمان بیمارستان بقیه الله الاعظم (عج)می باشد.
این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی و جامعه مورد مطالعه 230 خانم باردار مراجعه کننده به درمانگاه زنان و زایمان بیمارستان بقیه ا... الاعظم (عج) می باشند و هدف از این مطالعه تعیین فراوانی کمردرد و انواع آن در زنان باردار میباشد.اطلاعات استخراج شده از پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار آماری Spss نسخه 5/11 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
مطابق نتایج به دست آمده، شیوع کمردرد در زنان باردار 5/63% و شایعترین محل درگیر نیز ناحیه ساکروایلیاک با شیوع 9/97% بود. بین کمردرد و افزایش وزن بارداری رابطه معنی داری مشاهده شد(05/0 p<). در حالیکه بین کمردرد و انواع آن با سایر فاکتورها از جمله سن، BMI، تعداد حاملگی، نوع زایمان، سن حاملگی، ورزش، شغل و... رابطه معنی دار یافت نشد (05/0 > P).
میزان شیوع کمردرد در زنان باردار، بالا و بیشترین نوع کمردرد نیز از نوع ساکروایلیاک می ب اشد و بر این اساس می توان نتیجه گرفت که کمردرد در زنان باردار یک معضل می باشد و برای رفع این مشکل باید چاره ای اندیشیده شود. یکی از راه های کاهش کمردرد، انجام حرکات و تمرینات ورزشی مختص این دوران و زیر نظر متخصص توانبخشی می باشد.

بیش از 1 میلیارد نفر مسلمان در طی ماه رمضان روزه می گیرند. بسیاری از زنان مسلمان مصرف داروهای خوراکی ضدبارداری(OCP) را برای پیشگیری از خونریزی ماهیانه و ادامه روزه داری در ماه رمضان ادامه می دهند. هدف این مطالعه یافتن این موضوع است که آیا ادامه مصرف داروهای خوراکی ضد بارداری(OCP) تاثیری بر حوادث عروق مغزی(CVA) در زنان روزه دار دارد.
این مطالعه مشاهده ای از نوع مورد شاهد ((Case Control بر روی 41 نفر بیماران مبتلا به حوادث عروق مغزی(CVA) بصورت نمونه گیری در دسترس، صورت گرفت و با 123 نفر افرادی که به سایر علل به بیمارستان بقیه الله مراجعه نموده بودند؛ به عنوان گروه شاهد، مقایسه گردیدند. تمامی افراد مورد بررسی داروهای خوراکی ضدبارداری(OCP) استفاده می کردند.
2/73 ٪ از نمونه های مبتلا به حوادث عروق مغزی(CVA) دچار حمله هموراژیک شده بودند.تمامی بیماران مبتلا به CVA در گروه های سنی زیر 25 و بین 25 تا 35 سال دارای سابقه ادامه مصرف OCP بودند و 9/58 ٪ از بیماران مقطع سنی 35تا 45 و 50 درصد بانوان روزه دار بالای 45 سال ادامه مصرف OCP را در سوابق خود داشتند. میانگین سنی گروه بیمار بیشتر از گروه شاهد بود(015/0= P). در گروه بیماران درصد بیشتری از مصرف کنندگان داروهای خوراکی ضد بارداری(OCP) برای جلوگیری از خونریزی ماهیانه وجود داشتند.(2/45 OR= و001/0= P) مصرف داروهای خوراکی ضدبارداری(OCP) برای جلوگیری از خونریزی ماهیانه، باعث افزایش خطر ابتلا به حوادث عروق مغزی(CVA) می شود.

در دهه های اخیر یکی از عوامل زیان آور موثر بر سلامت کارگران، صدای محیط های کار بوده است. کارگاه های کوچک صنعتی نیز از این عامل زیان آور مستثنی نیستند و مشکل مواجهه با صدا برای کارگران این صنایع وجود دارد و بدلایل مختلف کمتر مورد بررسی قرار گرفته اند. با توجه به فراوانی کارگاه های کوچک در کشور، نیروی کار عظیم شاغل در این کارگاه ها واهمیت سلامت کارگران این مطالعه با هدف" تعیین تاثیرصدا برشنوایی افراد شاغل درکارگاه های کوچک شهرتهران" انجام گردید.
در این مطالعه 109 نفر از بین شاغلین کارگاه های کوچک زیر 50 نفر در تهران به عنوان گروه مورد و به همین تعداد، با در نظر گرفتن کلیه جوانب، به عنوان گروه شاهد انتخاب و جهت مطالعه برگزیده شدند. ابتدا برای هر فرد پرسشنامه ای تکمیل شده سپس از شاغلین شنوایی سنجی به عمل آمد. اندازه گیری شاخص های صوت، بوسیله دستگاه صداسنج مدل CEL-480-440 و با توجه به استانداردهای ISO 9612:1997(E) در نقاط شاخص توقف کارگران به عمل آمد. همچنین آنالیز صدا در فرکانس های اکتاوباند در ایستگاه های کار کارگران گروه مورد انجام گردید.
نتایج نشان داد که در گروه مورد متوسط تراز معادل مواجهه کارگران dBA 6.72 94.2 و در گروه شاهد dBA 3.97 84.87 می باشد. درگروه مورد میانگین مقدار آستانه شنوایی در فرکانس 4 کیلو هرتز (31.07 دسی بل) تنها از میانگین آستانه شنوایی در فرکانس 8 کیلو هرتز(35.59 دسی بل) کمتر بود. در گروه مورد با توجه به ضرایب مدل رگرسیونی و نتایج آنالیز رگرسیون، شاخص تراز معادل مواجهه اولین عامل، سن و سابقه کار به عنوان عوامل بعدی پیش بینی کننده افت شنوایی بودند. در این مطالعه مقدار ضریب همبستگی پیرسن بین سن و افت شنوایی و همچنین بین سابقه کار و افت شنوایی بدست آمدکه در این شرایط می توان برای افراد شاغل در گروه مورد، پیشرفت افت شنوایی را با افزایش سابقه کار انتظار داشت.

دیابت بیماری مزمن و ناتوان کننده ای است که در سیر خود ممکن است اعضای مختلفی از جمله پوست را درگیر سازد. به علل مختلف ممکن است عفونتهای قارچی و میکروبی با شیوع بیشتری روی پوست این بیماران تظاهر کند. از طرف دیگر، برخی از علایم جلدی به عنوان کلید تشخیص برای دیابت یا عوارض آن بکار می رود و تشخیص به موقع آنها می تواند از ناتوانی بیشتر بیمار جلوگیری کند. هدف این مطالعه بررسی فراوانی نسبی انواع علایم و ضایعات جلدی در بیماران دیابتی در منطقه همدان بوده است.
این مطالعه از نوع توصیفی و تحلیلی با نمونه گیری غیر احتمالی آسان بر روی 110 بیمار دیابتی دارای ضایعه پوستی مراجعه کننده به درمانگاه دیابت و درمانگاه یا بخش پوست بیمارستان سینای همدان طی سالهای 85-1384 انجام شده است از بیماران شرح حال کامل گرفته و براساس لیستی از بیماری های پوستی مرتبط با دیابت، بیماران معاینه کامل جلدی مخاطی شده و در موارد مشکوک از آزمایشات پاراکلینیک کمک گرفته شد. در این مطالعه خصوصیات دموگرافیک بیماران و فراوانی نسبی انواع علایم و ضایعات جلدی به تفکیک نوع دیابت مورد بررسی قرار گرفت.
از بیماران بررسی شده 9/20% دیابت نوع I و 1/79% دیابت نوع II داشتند. 1/39% بیماران مرد و 9/60% زن بودند میانگین سنی در کل بیماران 9/16 8/49 سال بود جوانترین بیمار 17 سال و مسن ترین آنها 81 سال سن داشت. اکثر بیماران دیابت نوع I لاغر یا متوسط بودند در حالیکه اکثر بیماران دیابت نوع II چاق یا متوسط بودند. بیماران اکثرا شهرنشین بودند. 5/24% بیماران دیابت نوع II فشار خون بالا داشتند. 44% بیماران دارای سابقه فامیلی مثبت دیابت بودند. عفونتهای جلدی شایع ترین بیماری پوستی بود که در بین آنها علل قارچی (9/37%) شایعتر از عوارض باکتریایی بود. چهار نوع علایم جلدی شایعتر با شیوع 10% یا بیشتر به ترتیب عبارت بودند از انواع خارش منتشر یا موضعی (1/28%) آکروکوردون (1/19%) و آنژیوم گیلاسی (7/12%) و درموپاتی دیابتی (10%).
ضایعات و علایم پوستی بخصوص بیماری های عفونی در بیماران دیابتی دارای شیوع نسبتا بالایی هستند و می تواند به عنوان کلید تشخیص برای دیابت باشند لذا توجه و شناخت آنها مفید می باشد.

اشعه کبالت 60 دراستریلیزاسیون مورد استفاده قرار می گیرد و کبالت موارد استفاده متعددی در ساخت سرامیک در کارخاته های هوا - فضا وابسته به ارتش داشته و در پیوندهای ارتوپدی و پروتز های داندانپزشکی بکار می رود. نظر به دخالت گلبول سفید در مکانیزم های آلرژیک، صدمات بافتهایی مثل کبد واختلالات خونی برآن شدیم که نمک کبالت را از نظر تاثیر آن بر پلاکت و گلبول سفید خون و مغز استخوان مورد بررسی قرار دهیم.
دراین مطالعه تجربی 47 عدد رد از نژاد ویستار بر سن چهار هفتگی ووزن متوسط 67/224 گرم در رت نر 39/149 گرم رد رت ماده از انیستیتو پاستور خریداری شدند. یک ماه صرف تطابق جانور با فضای حیوانخانه با شرایط دمایی 26-20 درجه سانتیگراد و12ساعت تاریکی و12ساعت روشنایی شده وسپس جانوران به پنج دسته تقسیم گشتند. چهار دوز 0/1، 5/3، 0/8 و 5/1 میلیگرم برکیلوگرم وزن بدن را در چهار گروه تحت بررسی 1، 2، 3و4 به صورت داخل صفاقی مورد استفاده قرار گرفته و گروه 5 (گروه ششم کنترل) آب مقطر را با همان ریتم تزریقی گروه های تحت بررسی به صورت سه بار در هفته وهر بار 2 میلی لیتربه طریق داخل صفاقی دریافت داشتند. پس از نه هفته جانوران بیهوش شده و کبد از بدن جدا شده وتحت مراحل آماده سازی بافتی قرارگرفت. رنگهای هما توکسیلین - ایوزین ووان گیسن مورد استفادر قرار گرفتند. خون از قلب ومغز استخوان از فمور آنها نمونه برداری شد.پارامترهای خونی مربوط به گلبولسفید وپلاکتهااندازه گیری شده ولامهای مغز استخوان بارایت وگیمسا رنگامیزی شدند.نتایج مربوط به انواع گلبول سفید وپلاکت با نرم افزار آماری Mintab و آزمون Mann Whitney مورد بررسی قرارگرفتند.
ایوزینوفیل وبازوفیل درهیچ گروه تغییر معنی داری نداشته اند. افزایش تغییرات پاتولوژیک مثل ارتعاش لوکوسیتی و فیبروز درگروه چهار نر با معنی داری 2% مشاهده شد.
تزریق داخلی صفاقی کبالت باعث افزایش تغییرات پاتولوژیکی مثل ارتعاش لوکوسیتی و فیبروز می شود و غلظتهای مورد استفاده وزمان مورد آزمایش افزایش گلبول سفید خفیف بوده واحتیاج به مطالعات با حجم نمونه بیشتری دارد.

دیابت حاملگی اختلال در تحمل کربوهیدراتها می باشد که برای اولین بار در طی بارداری تشخیص داده می شود. عوامل خطر سازی که احتمال ابتلای مادر به دیابت بارداری را افزایش می دهد شامل سن بالای 30سال، سابقه بیماری دیابت در خانواده، فشار خون بالا، تعداد دفعات بیش از 5 بار بارداری، سابقه سقط و زایمان زود رس می باشد، میزان آگاهی و نگرش زنان در مورد دیابت بارداری در پیشگیری و تشخیص زودرس موثر خواهد بود، بنابراین بررسی میزان آگاهی و نگرش نسبت به این موضوع و اطلاع رسانی بیشتر به خانمها از راه کارهای آن بنظر می رسد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد نسبت به دیابت بارداری در مادران باردار می باشد.
در این مطالعه توصیفی مقطعی، 200 زن باردار که به بیمارستان خانواده ارتش طی سالهای 85-84 مراجعه نمودند مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این مطالعه پرسش نامه ای شامل سوالات آگاهی (19سوال)، سوالات نگرش (8 سوال) و سوالات عملکرد (6 سوال) تنظیم گردیده است که توسط خانمهای باردار پاسخ داده شد و سپس اطلاعات جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS نسخه 10مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
از 200 زن باردار زیر 45 سال (میانگین سنی 7/6+25/27)62%از آگاهی متوسط، 77 درصد از نگرش مثبت و 69% از عملکرد متوسط برخوردار بودند. در این نمونه، مادرانی که سطح تحصیلی بالاتری داشته اند، دانشجو بودند و از منابع اطلاعاتی مانند کتاب، مجله و روزنامه استفاده می کردند، این نمونه ها از آگاهی نگرش و عملکرد بالاتری نسبت به سایرین برخوردار بودند. زنان باردار با سن حاملگی کمتر از 12 هفته، تعداد بارداری های کمتر از 2 بار و بدون سابقه سقط نسبت به سایر نمونه ها آگاهی، نگرش و عملکرد بهتری داشتند. میزان آگاهی، نگرش و عملکرد خوب در افراد بالای 35 سال بیشتر بوده است.
تدوین برنامه های آموزشی در مورد مراقبتهای دوران بارداری با توجه خاص به دیابت بارداری، باعث کاهش و حذف بروز بارداری های پر خطر و ارتقای سلامتی مادران و تولد نوزادان سالم و سلامت جامعه می گردد. در این بررسی نشان داد که آگاهی و نگرش افراد با عملکرد آنها رابطه مستقیم دارد، یعنی هر چه میزان آگاهی و نگرش بالاتر باشد عملکرد بهتری را از افراد خواهیم دید.

. گاز خردل بعنوان یک عامل آلکیله کننده و تاول زا می باشد که برای اولین بار در سال 1917 بعنوان یک ماده شیمیایی جنگی در جنگ جهانی اول مورد استفاده قرار گرفت. پایداری این گاز در محیط زیاد است و هفته ها و ماه ها قدرت تاول زایی خود را حفظ می کند. میزان مرگ ومیر قربانیان مواجهه شده با گاز خردل بطور کلی به زمان تماس با عامل بستگی دارد. از آنجایی که اثرات سمی این گاز مدتها در منطقه باقی مانده و افراد زیادی با عوارض دیررس ناشی از آن دست به گریبان بوده اند، برآن شدیم تا اثرات باقی مانده از گاز خردل را در ساکنان روستاهای منطقه کرمانشاه بررسی نموده، میزان عارضه و مرگ و میر ناشی از آن را مشخص نماییم.
این مطالعه به روش Historical cohort روی جانبازان شیمیایی مواجهه یافته با گاز خردل در جنگ تحمیلی ایران و عراق انجام گرفت.طول مدت مطالعه از تاریخ 1381 – 1384 بود. معیار ورود به مطالعه برای جانبازان شیمیایی، ساکنین روستاهای نصار دیره و زرده ریجاب در سال 1367، تائید جانباز بودن توسط بنیاد جانبازان شیمیایی استان کرمانشاه بوده است. حجم نمونه بدست آمده 204 نفر بوده است. برای تعیین گروه شاهدهمسان از ساکنان روستای مجاور (سیاسیاه کیخسروی) که در فاصله 60 کیلومتری (هوایی) روستاهای گروه مورد قرار دارد ولیکن در معرض حملات شیمیایی دشمن قرار نگرفت، استفاده شد و از بین آنها 204 نفر بصورت تصادفی ساده انتخاب گردیدند.
افراد بر اساس محل تولد، محل سکونت، تحصیلات، تاهل، شغل، وضعیت حیات، منطقه مواجهه و علت مرگ کد بندی و با نرم افزار SPSS نسخه 13 و Independent sample T test و Chi squar مورد بررسی قرار گرفتند.
میانگین سن مرگ و میر در گروه مورد(6/6 + 5/65سال) و در گروه شاهد(4/10+ 70 سال) بوده است. با آنالیز داده ها و مقایسه سن، تحصیلات و سن زمان مرگ اختلاف معنی داری بین دو گروه وجود نداشت(14/0= P)، در گروه مورد 48% و گروه شاهد 8/59% از افراد مرد بوده اند و در گروه مورد 52% و گروه شاهد 2/40% از افراد زن بوده اند وبا بررسی دو گروه از نظر جنسیت (008/0 (p< اختلاف معنی داربوده است. میانگین سن در زمان تماس با گاز خردل 47/14+ 56/36سال در گروه مورد و برای گروه شاهد 64/16+ 09/38سال بوده است. مدت زمان گذشته از مجروحیت حداقل 14سال و حداکثر 17سال می با شد. میانگین درصد جانبازی بر اساس آخرین نظر کمیسیون بنیاد 39/25% بوده است. مشکلات عمومی برای گروه مورد شامل 1/95% سرفه، 2/65%خلط و80% تنگی نفس بوده است که بصورت مزمن وجود داشته است ولیکن در گروه شاهد هیچ کدام از این موارد بصورت مداوم اظهار نشده است.
یافته های ما حاکی از آن است که بیشترین و مهمترین مشکلات تنفسی سرفه، تنگی نفس و نهایتا برونشیت بوده است. اثرات سمی گاز خردل با گذشت زمان افزایش یافته است. در صورتیکه بتوان تمامی مردم نواحی در معرض قرار گرفته را تحت پوشش قرار داد و مشکلات موجود در آنها را بررسی نمود، می توان پروتوکل مراقبتی- درمانی مناسبی برای آنها تهیه نمود.

بیماری های نقص ایمنی اولیه (PID) شامل یک گروه از بیماری ها میباشد که در نتیجه اختلال اولیه در سیستم ایمنی بدن رخ می دهد و شیوع تخمینی اینها 1 در 000/10 تولد زنده می باشد) بجز IgA deficiency). مطالعات مختلفی راجع به بقا بسیاری از بیماری ها انجام شده است ولی در رابطه با بیماری PID میزان بقاء پس از درمانهای رایج ویا بدون درمان، نیاز به بررسی ومطالعه بیشتر دارد.
کودکان مبتلا به بیماری نقص ایمنی ثابت شده 18-8 ساله که از سال 1383- 1358 جهت درمان و پیگیری به بیمارستان مرکز طبی کودکان مراجعه کرده، وارد این مطالعه شده و با کمک یکی از والدین و یا در صورت امکان خود بیمار وهمینطور با استفاده از پرونده بیمار اطلاعات لازم درمورد بیماری وی، مدت زمان ودرمان آن پر گردید. نهایتا" میزان بقا توسط آنالیز کاپلان مایر بدست آمد.
کل بیماران مورد مطالعه 446 نفر بودند که از این تعداد 98 نفر (22%) مبتلا به CVID، 37 نفر (3. 8%) مبتلا به Brotun، 29 نفر(5. 6%) مبتلا به IgA Deficiency، 83 نفر (6. 18%) مبتلا به(CGD) Chronic Granolomatose Disease، 69 نفر (5. 15%) مبتلا به Ataxi Telangectasis، 6 نفر (3. 1%) مبتلا به Hyper IgM، 18 نفر (4%) مبتلا به Leukocyte Adhesion Deficiency و23 نفر (2. 5%) مبتلا به Sever Combined immune deficiency بودند.از کل بیماران 282 نفر مذکر (2. 63%) و164 نفرمونث (8. 36%) بودند.
میانگین سن در کل بیماران66/8 ± 01/13 سال بود که در بیماران مبتلا به بیماری های مختلف متفاوت بود. میزان بقاء کل بیماران در این مطالعه42. 1 ± 81. 47 سال بود و در کل حدود 20% بیماران نقص ایمنی قبل از سن 25 سالگی فوت کرده بودند وحدود 80% افراد میتوانندحداقل تا 60 سالگی زندگی کنند. میانگین Survival در بیماران CVID در مطالعه ما 23. 3 ± 76. 42 سال ودر بیماری بروتون میزان بقا 28.42±1.99 سال بود و دربیماری Hyper IgM نیز میزان بقا 3.65 18.04± سال و دربیماری CGD میزان بقا 1.93 ± 51.77 سال و در بیماری IgA deficiency میزان بقا بیماران در این مطالعه 27.1±1.3 سال و دربیماری SCID میزان بقا 71. 0 ± 4.49 سال بدست آمده است.
گرچه بیماری های گروه PID ناشایع هستند ولی تاخیر در تشخیص ودرمان بموقع آنها میتواند سبب افزایش مورتالیته وهمچنین کاهش طول عمر آنها شودوتشخیص ودرمان به موقع سبب افزایش طول عمر وبقا آنها میشود. درکل میزان بقا بیماران مبتلا به بیماری های نقص ایمنی اولیه در مطالعه ما نسبت به سایر مطالعات در نقاط مختلف دنیا کمتر بوده است که میتواند بعلت عدم تشخیص ودرمان بموقع آنها باشد.

عفونت ادراری، شایعترین عارضه عفونی پس از پیوند کلیه می باشد که مهمترین علل آن رژیم ایمونوسارسیو شدید، عمل جراحی و تماس با میکروبهای بیمارستانی می باشد که با توجه به کلیه پیشرفتها، عفونت ادراری به عنوان مشکلی بزرگ باقی مانده است. هدف از این مطالعه، تعیین شیوع عفونت ادراری، نوع میکرو ارگانیسم ها در ماه اول بعد از پیوند کلیه و اثر عفونت ادراری بر روی نتیجه پیوند در مرکز پیوند کلیه بیمارستان شهدای تجریش در طول یک دوره 11 ساله می باشد.
214 بیمار دریافت کننده پیوند از نظر کشت ادرار در ماه اول و عملکرد کلیه در سال اول بعد از پیوند در فاصله سالهای 1374 تا 1384 در بیمارستان شهدا مورد بررسی قرار گرفتند. تمام بیماران کوتریماکسازول به صورت پروفیلاکسی دریافت نموده و پرونده های پزشکی آنان بررسی شد.
از تمام کشتهای ادرار بیماران، عفونت ادراری در 96نفر(44.9%) از آنان تشخیص داده شد. عفونت باکتریال شایعترین علت کشت مثبت ادرار میباشد که به ترتیب عبارتند از: باسیل گرم منفی در 67نفر (69.7%)، کوکسی گرم مثبت در 23 نفر(24%) و شش نفر هم دارای عفونت قارچی بوده اند. در حقیقت، شایعترین میکروارگانیسم علت عفونت ادراری، اشرشیا کولی در 42 بیمار(43.8%) می باشد.
بقا پیوند و بیمار در انتهای این مطالعه در این بیماران به ترتیب 92.2% و94.8% بود.
بروز عفونت ادراری در بیماران پیوندی دریافت کننده پروفیلاکسی بالا است و عفونت با اشرشیا کولی شایعترین علت آن می باشد ولی پیش آگهی در این بیماران خوب است.

از آنجا که امروزه اکثر پارگی های لیگامان صلیبی قدامی (ACL) بازسازی می شوند، انتظار بازگشت سریعتر به فعالیت های طبیعی و کاهش عوارض احتمالی افزایش یافته است و متعاقبا انتخاب نوع گرافت اهمیت بیشتری پیدا کرده است. هدف از این مطالعه تصادفی بالینی، مقایسه نتایج بازسازی آرتروسکوپیک ACL با استفاده از تاندون پاتلا (PT) و تاندونهای عضله همسترینگ داخلی (HS) می باشد.
این مطالعه به صورت تصادفی بالینی بر روی 187 بیمار که با دو روش فوق تحت عمل بازسازی ACL قرار گرفته بودند،انجام شد و با توجه به سابقه قبلی، آزمونهای پایداری، آرترومتر KT 1000 زانو، معیارهای Lysholm و IKDC و نیز MRI دو روش ذکر شده مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. اکثر بیماران در بازه های زمانی 6 ماهه (92%) و 3 ساله (84%) پس از بازسازی آرتروسکوپیک، پیگیری و بررسی مجدد شدند.آنالیز آماری اطلاعات با استفاده از نرم افزار Spss نسخه 15 انجام شد.
تفاوتی در بین دو گروه قبل از آغاز مطالعه دیده نشد. مقایسه ما بین دو گروه نشان داد که درد قدامی زانو و درد حین زانو زدن در گروه PT بیشتر از گروه HS است. علیرغم آنکه محدودیت اکستانسیون در گروه PT به شکل معنی داری بیشتر بود(007/0= P)، اما محدودیت فلکسیون در دو گروه تفاوت شاخصی نداشت(29/0= P). نتایج بالینی بر اساس درجات Lysholm و معیارهای IKDC در بین دو گروه تفاوت آماری نداشتند(658/0= P)، اما در پیگیری سال سوم، در گروه PT درجات Lysholm بدتری نسبت به گروه HS گزارش شد. بررسی های رادیولوژیک نشان داد که گشادی تونل محل جایگذاری گرافت در گروه HS از گروه PT مشخصا بیشتر است.
استفاده از هر دو نوع گرافت نتایج مطلوب و یکسانی دارد و تنها تفاوت این دو گرافت در عوارض طولانی مدت آنهاست. درد قدامی زانو و درد حین زانو زدن و نیز افزایش محدودیت اکستانسیون در گروه PT می تواند دلایل خوبی برای تمایل بیشتر جراح به استفاده از تاندونهای عضله همسترینگ داخلی برای بازسازی ACL باشد.

هیپوگلیسمی شایعترین و مهمترین عارضه دیابت نوع یک می باشد. بیشترین علت هیپوگلیسمی در بیماران دیابتی نوع یک افزایش مطلق یا نسبی سطح پلاسمایی انسولین است. گاهی حذف یک وعده ی غذا یا بی غذایی شبانه بعد از مصرف انسولین نیز باعث کاهش سطح پلاسمایی گلوکز می شود اما کاهش قند خون ناشی از ناشتایی در بیماران دیابتی نوع یک بدون مصرف انسولین تاکنون گزارش نشده است. در این مطالعه تجربی اثر احتمالی ناشتایی برسطح پلاسمایی گلوکز در رت های نر دیابتی نوع یک مورد بررسی قرار گرفته است.
تعداد 16 راس رت نر بالغ از نژاد ویستار با وزن متوسط 25± 250 گرم استفاده شد. حیوانات به دو گروه کنترل و دیابتی تقسیم بندی شدند. برای ایجاد دیابت ازاسترپتوزوتوسین mg/kg 60 تزریق داخل صفاقی استفاده گردید. هر دو گروه حیوانات کنترل و دیابتی به مدت 24 ساعت ناشتا نگه داشته شدند و قند خون آنها در فواصل سه ساعته در طول مدت ناشتایی اندازه گیری شد.
قند خون گروه دیابتی از mg/dl546 در شروع ناشتایی به mg/dl24 در انتهای 24 ساعت ناشتایی رسید و قند خون گروه کنترل نیز از mg/dl92 در شروع آزمایش به mg/dl52 در انتهای ناشتایی کاهش یافت. البته بیشترین شیب کاهش در هر دو گروه در 6 ساعت اول ناشتایی بود.
بنظر می رسد که ناشتا نگه داشتن رت های دیابتی نوع یک در صورتیکه انسولین نیز مصرف نکرده باشند، ایجاد هیپوگلیسمی شدید (تقریبا 9- 6 ساعت بعد از شروع ناشتایی) می کند. لذا احتمالا بیماران دیابتی وابسته به انسولین بیشتر از 6 ساعت تحمل گرسنگی یا روزه داری ندارند وحتی زمانیکه انسولین هم مصرف نکرده باشند، دچار هیپوگلیسمی می گردند.

بیمارانیکه تحت عمل جراحی لامینکتومی کمری قرار می گیرند در دورهء بعد از عمل درد شدیدی را تجربه می کنند که ممکن است باعث افزایش شیوع عوارض بعد از عمل شود، در صورت تسکین وتخفیف مناسب درد بیماران، بازتوانی آنها تسریع شده وشیوع درد مزمن بعد از عمل کاهش می یابد. این مطالعه به منظورمقایسه بین دو روش تزریق وریدی قبل از عمل وتزریق اپیدورال بعد از عمل دگزامتازون بر روی میزان بیدردی بعد از عمل لامینکتومی انجام شد.
مطالعه بصورت کارآزمایی بالینی دو سو کور، به منظور ارزیابی شدت درد بعد از عمل، در بیمارانی که جهت انجام عمل جراحی لامینکتومی، کاندید عمل جراحی الکتیو تحت بیهوشی عمومی بودند و بصورت تخصیص تصادفی به دو گروه 45 نفره تزریق وریدی قبل ازعمل و تزریق اپیدورال بعد ازعمل دگزامتازون تقسیم شده بودند انجام شد. اطلاعات لازم با روش مشاهده جمع آوری و با آزمون آماری Chi – square و Mann-Whitney U و T-Student نتایج مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
نتایج حاصل ازاین مطالعه نشان داد که گروه های مورد مطالعه به لحاظ عوامل مؤثر بر پاسخ دهی به داروها مثل سن، جنس و وزن اختلاف معنی داری ندارند(05/0< P). همچنین نتایج تحقیق نشان داد که در گروه دارویی دگزامتازون اپیدورال بعد ازعمل، شدت درد بعد از عمل کمتر از گروهی است که د گزامتازون وریدی قبل از عمل استفاده است (05/0> P). همچنین مدت زمان بدون درد بودن بعد ازعمل در گروه دارویی استفاده از دگزامتازون اپیدورال بعد ازعمل، طولانی تر از گروه داروی دگزامتازون وریدی قبل ازعمل می باشد(05/0> P).
استفاده ازدگزامتازون بصورت اپیدورال بعد ازعمل جراحی لامینکتومی بطور قابل توجهی باعث کاهش شدت درد بعد ازعمل می شود واین در حالی است که هیچگونه عارضه ناشی از افزایش کاربرد مخدر بعد ازعمل بر بیمار تحمیل نشده است. همچنین مدت زمانی که دردوره بعد از عمل طول می کشد تا بیمار درخواست ضد درد کند بطور برجسته ای در گروه استفاده ازدگزامتازون اپیدورال طولانی تر می باشد. لذا میتوان ازکاربرد دگزامتازون اپیدورال دراعمال جراحی لامینکتومی بعنوان یک روش ضد درد مؤثر استفاده کرد.

گونه های مختلف گونژیلونما جزء انگلهای شایع راتوسها هستند که میتوانند بصورت تصادفی به انسان منتقل شده و بیماری ایجاد کنند. در این مطالعه با استفاده از تله زنده گیر 76 راتوس شامل 4 رات سیاه Rattus ratus و 72 رات قهوه ای Rattus norvegicus از مناطق مختلف استان خوزستان صید شدند. در مناطق مورد مطالعه سوسک های مدفوع خوار وفور بالایی دارند و تقریبا در تمام مناطقی که تله گذاری انجام شد اهالی مناطق از وجود سوسک شکایت میکردند.این سوسکها میزبان واسط انگلهای گونژیلونما هستند و براحتی باعث آلودگی حیواناتی مثل موش- خرگوش- گربه- گاو وبطور تصادفی انسان میگردند.
در این بررسی مری و معده راتها بطور دقیق از نظر آلودگی به گونژیلونما Gongylonema مورد بررسی قرار گرفت و سه گونه زیر از آنها جدا شدند:گونژیلونما پولکروم Gongylonema pulchrum و گونژیلونما نئوپلاستیکوم Gongylonema neoplasticum و گونژیلونما مونیگی Gongylonema monigi با توجه به وفور بالای سوسک میزان انگلهای گزارش شده نیز بالا بود که میتواند از نظر آلودگی های انسانی مورد توجه قرارگیرد.

پیشرفتهای سریع اخیر در طب ترمیمی و درمان با سلولهای بنیادی افقهای جدیدی را همراه با نتایج امیدبخش در بهبودی بیماری هایی که تا پیش از این لاعلاج خوانده می شدند گشوده است. استفاده از سلولهای بنیادی به خاطر قدرت بالای تکثیر و تمایز آنها به سلولهای اختصاصی انواع بافتهای بدن تاکنون در درمان بیماری های مختلفی از جمله امراض خونی، قلبی و عروقی، استخوانی، پوستی، عصبی و دیابت مورد توجه قرار گرفته است. به تازگی در مطالعات حیوانی کاربری این سلولها در درمان اختلالات شنوایی ارزیابی و تائید شده است و انتظار میرود در آینده نه چندان دور راه خود را در درمان مبتلایان به کاهش شنوایی حسی- عصبی باز کند. در مطالعه مروری حاضر، با توجه به اهمیت آشنایی خوانندگان با مشخصه های این رویکرد نوین در پزشکی، نویسندگان در ابتدا به مبانی زیست شناسی سلولهای بنیادی و سپس کاربرد آنها در درمان بیماری های شنوایی در تحقیقات تجربی پرداخته اند.

تولید صنعتی مهمات در مقیاس وسیع درصد سال گذشته باعث دفع مقادیر زیادی مواد زاید محتوی مواد منفجره و محصولات جانبی نیتراته به محیط شده است. در ایالات متحده، طبق تخمین ارتش آن کشور، 2/1 میلیون تن خاک با مواد منفجره آلوده شده است. گسترش نگرانی ها درباره اثرات زیست محیطی و بهداشتی مواد شیمیایی ساخته دست بشر باعث شده است تا مطالعات زیادی در مورد سمیت مواد منفجره انجام شود و در نتیجه جهش زایی و سمیت برخی از انواع مواد قابل انفجار رایج در مقاصد نظامی به اثبات رسیده است.
این مقاله بصورت مروری وتوصیفی نوشته شده است. بطور سیستماتیک و با استفاده از کلمات کلیدی Bioremediation،explosive contaminated soil، biodegradation، adsorption، phytoremediation مقالات مرتبط در سایتهای medscape،science direct،google scholar،etc. جستجو شد. حدود 150 مقاله مرتبط منتشر شده بین سال های 1987 تا 2006 مرور شد و اطلاعات مورد نیاز از 27 مقاله استخراج گردید.
روش های رایج پاکسازی زیستی عبارتند از: کودسازی، Bioslurry و فیتورمدیشن. از میان اینها، روش های کودسازی و bioslurry توانسته اند به حد مطلوب آلودگی زدایی دست یابند.
اجبار قانونی برای پاکسازی محیط زیست از مواد منفجره در برخی کشورها سبب شده است تا تلاش های فراوانی برای یافتن روش های مقرون به صرفه زدودن آلودگی ها صورت پذیرد.روش های پاکسازی طبیعی به علت کم هزینه بودن همواره مورد توجه بوده اند.در مرور حاضر سعی شده است علاوه بر معرفی آلاینده های نظامی شایع، "پاکسازی زیستی" به عنوان یک روش طبیعی، ارزان و کارآمد معرفی شود.

یبوست از مشکلات طبی شایع به خصوص در دوران سالمندی می باشد که با توجه به استفاده بعضی افراد به طرق نا صحیح در رفع یبوست مزمن به خصوص در سالمندان بر آن شدیم که عاقبت پنج بیمار را که دچار پارگی کولورکتال به دنبال تنقیه با فشار آب شهری شده بودند، بررسی کنیم.
پنج بیمار که به دنبال تنقیه ناصحیح دچار شکم حاد جراحی شده اند، خصوصیات آنها و نتایج بعد از عمل آنها طی یک بررسی توصیفی شرح داده شده است.
از بیماران مورد نظر با میانگین سنی 2/69 سال دو مورد طی 24 ساعت پس از عمل فوت شده اند و سه مورد دیگر هم دچار عوارض زودرس و دیررس شده اند. (عفونت زخم، از هم گسیختگی فاشیا، انسداد روده به علت تومور). متوسط زمان بستری افراد زنده مانده 6/11 روز بوده است. مدت زمان طول کشیده تا عمل جراحی در بیماران فوتی 5/12 ساعت و در موارد غیر فوتی 6/4 ساعت بوده است.
به نظر می رسد زمان فاکتور مهمی در عاقبت این بیماران است. آموزشهای عمومی در مورد روش های صحیح رفع یبوست به این گروه سنی توصیه می شود.